یارو کبریت دستش بود می خواسته روشن کنه ولی روشن نمی شد . . . داد میرنه میگه : آه ، کبریتم روشن نمیشه . دوستش میگه : حتماً کبریتش خرابه . میگه : نه بابا ، پنج دقیقه پیش روشنش کردم ، روشن شد !!!!
پیرمرده میگه : پیری 5 تاعیب داره ، اولیش فراموشیه . بقیش یادم رفته . . . !
شماره 31 : عنکبوته قرص اکس می خوره قالی می بافه !
یارو فیلم جنگی می بینه جَو می گیرتش سینه خیز تلویزیونو خاموش میکنه !
طرف عاشق میشه در خونش می نویسه : بزودی در این مکان عروسی برگزار میشه !
راهکارهای تنبل بازی : *روزها استراحت کنید تا شب ها بتوانید راحت بخوابید * در نزدیکی تختتان صندلی راختی بگذارید * خوابیدن به نشستن ، نشستن به ایستادن و ایستادن به راه رفتن اولویت دارد * جایی که می توانید بنشینید چرا می ایستید * کار امروز را به فردا و کار فردا را به پس فردا موکول کنید * اگر حس کارکردن به شما دست داد کمی صبر کنید
به غضنفر میگن : چهار تا حیوون نام ببر که پرواز کنن . . .
میگه : کبوتر ، کلاغ ، قناری ، خر ! بهش میگن : خر که پرواز نمی کنه .
میگه : خره دیگه ، یهو دیدی پرواز کرد !!!
یارو میره تو صف نونوایی . . . شاطر میگه : نون تا اینجا بیشتر نمی رسه ، بقیه برن . یارو میگه : اگه میشه جمع تر وایسین نون به ما هم برسه !